[ad_1]
در زیر بارش مداوم برف در صبح روز شنبه، معترضان در تپه پارلمان اتاوا گرد هم آمدند، بخشی از جزر و مد آخر هفته از اهالی خارج از شهر، هواداران و افرادی که بیش از 15 روز است برای حمایت از کامیون دارانی که اکنون در مرکز شهر کمپ کرده اند، آمده اند.
تا بعد از ظهر برف فروکش کرد، اما تمام صبح دانه های غلیظ پرچم های کانادا را که معترضان به عنوان شنل پوشیده بودند، پوشانده بود و جوهر تابلوهای دست ساز را که به نرده های آهنی ساختمان های پارلمان به سبک گوتیک چسبانده بودند، می ریخت. بدون ترس از آب و هوا، پوسترها علیه واکسن ها، دستورات ماسک و نخست وزیر جاستین ترودو تظاهرات کردند.
در بحثها، بسیاری از تظاهرکنندگان تاکید کردهاند که آرمان آنها به باورهای ملی گرایانه مرتبط با اعتراضات مشابه در جاهای دیگر، بهویژه در ایالات متحده، مرتبط نیست. اما پرچم کنفدراسیون آمریکا، پرچم گادزدن (زرد با مار و عبارت «روی من پا نزن») و پرچم قرمز کانادایی که به گفته کارشناسان نمادهای ناسیونالیسم سفیدپوستان هستند، در هفتههای اخیر در اتاوا مشاهده شدهاند.
روز شنبه، یکی از معدود معترضان سیاهپوست در میان جمعیت، زنی که فقط نام خود را شارون گذاشت، زیرا میگفت به روزنامهنگاران بیاعتماد است، یک تخته ساندویچی پوشید که روی آن نوشته شده بود: “آیا من شبیه یک سفیدپوست برتری طلب به نظر میرسم؟”
شارون، یک مددکار اجتماعی بالینی، طی سه هفته گذشته از زادگاهش به اتاوا برای پیوستن به معترضان سه ساعت رانندگی کرده است. “آیا می دانید چقدر آزاردهنده است که نخست وزیر شما بگوید ما یک اقلیت حاشیه ای با اعتقادات غیرقابل قبول هستیم؟” او با اشاره به آقای توصیف ترودو از معترضان در این ماه.
او گفت: «این بدان معناست که دیدگاههای قابل قبولی وجود دارد و دیدگاههای غیرقابل قبولی وجود دارد. این به معنای آن است که آنچه باید به عنوان کانادایی در نظر گرفته شود همان چیزی است که او فکر می کند.
در حالی که او در میدانی در مقابل پارلمان ایستاده بود، مردم معترضان را در نماز مسیحی رهبری کردند – یکی از دعانویسان گفت: “با یک برگ افرا در یک دست و صلیب در دست دیگر” – و از مقدسین کانادایی خواستند از آرمان خود حمایت کنند. در کنار او، دو نفر به صورت متحرک درباره نحوه ردیابی مردم توسط دولت با رسانههای اجتماعی بحث کردند، و یک زن تی شرتی پوشید که کد QR (نمادی برای واکسن دولت کانادا) با خط قرمز خط خورده بود.
در خیابان ولینگتون، در حالی که موسیقی پاپ پخش می شد، مردی در کامیونی را زد و از راننده خواست که پرچم کانادا را امضا کند.
کارل بریکر، 93 ساله، روی یک پتوی پشمی نارنجی در فواره صد ساله زیر گرد و غبار برف نشست. اصالتا اهل آلمان، آقای. بریکر گفت که در دوران نوجوانی زیر نظر نازی ها در ارتش آلمان خدمت کرده و در سال 1951 به کانادا مهاجرت کرده است.
او میگوید: «آن چیزی که مرا به اینجا میآورد بسیار عمیق است: من در آلمان زیر نظر هیتلر بزرگ شدم. او شخصاً نگران گزارش هایی مبنی بر اشتراک معترضان در احساسات ناسیونالیستی سفیدپوستان یا نازی ها بود. او گفت که از نقطه نظر خود روی چشمه، احساس می کند که این کار را نمی کنند.
او گفت که تماشای اعتراضات «تمام PTSD من را از خدمت در ارتش هیتلر بازگرداند». او گفت که روزها بود که در آغاز تظاهرات نخوابیده بود – به ویژه پس از شنیدن اینکه صلیب شکسته روی پرچم ها دیده شده است. او از پسرش خواست تا او را به اینجا برساند تا خودش ببیند. آقای من همیشه کانادا را به خاطر آزادی دوست داشتم. بریکر گفت. “من مجبور شدم بیام اینجا تا ببینم.”
آقای. بریکر واکسینه نشده است اما مخالف واکسینه شدن دیگران نیست. او گفت که مخالف اجباری شدن دریافت گلوله توسط مردم است. او دریافت که با خواسته های معترضان همدردی می کند. او گفت که در واقع احساس میکند که این دستورات بازتاب رژیم توتالیتری دارد که تحت آن بزرگ شده است.
او گفت: «عضو مجلس من به من گفت که اینها فقط یک دسته نئونازی و بداخلاقی هستند که سعی دارند اوضاع را به هم بزنند، اما برعکس است. اینها کانادایی هایی هستند که من از روزی که در سال 1951 در هالیفاکس فرود آمدم آنها را می شناسم و من عاشق این کشور هستم.
[ad_2]