[ad_1]
احمد زیدآبادی;اگر 10 سال پیش کسی از من بپرسد: «میتوانید تصور کنید که در سال 1400 هجری قمری، زمانی که کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی همچنان توسط ارتش اسرائیل و شهرکهای یهودی در این منطقه اشغال میشد، نخستوزیر جلوی تندروهای ملی- مذهبی در اسرائیل را گرفت. با هواپیما بر فراز عربستان سعودی پرواز کرد و در فرودگاه ابوظبی فرود آمد و با استقبال گرم مقامات اماراتی مواجه شد؟ “در پاسخ به همه مقدسین جهان سوگند می خورم که چنین چیزی غیر ممکن است، غیر ممکن است! من که در جای من، اگر در آن سال آنها، از نفتالی بنت گرفته تا رهبران احزاب چپ و راست و مرکزی اسرائیل و یا رهبران کشورهای عربی، با چنین سؤالاتی مواجه بودند، پاسخ همه فقط یک جمله است: «رویاها و فانتزی ها شامل غیرممکن ها می شود.”
غیر ممکن است، اما امروز ممکن شده و به واقعیت تبدیل شده است. نفتالی بنتی، «قهرمان» شهرک سازی در سرزمین های اشغالی و نماینده یکی از افراطی ترین احزاب راستگرای یهودی، توسط شیخ محمد بن زاید، ولیعهد امارات متحده عربی در ابوظبی مورد استقبال قرار گرفت. گفت: ما هستیم و طبیعی است که یک رابطه دوستانه داشته باشیم!
سوال اینجاست که چرا این اتفاق می افتد؟ متأسفانه پاسخ این سوال را باید در «بهار عربی» و پیامدهای آن از جمله حضور ایران در سوریه و سیاستهای عجیب دولت دونالد ترامپ جستجو کرد. خیزش مردمی موسوم به «بهار عربی» که بخشهایی از شمال آفریقا و خاورمیانه را درنوردید، در ابتدا شور و شوق بسیاری از کشورها از ایران گرفته تا ایالات متحده را برانگیخت.
در ایران، بهار عربی موسوم به “بیداری اسلامی” توسط بسیاری جشن گرفته شد، با این امید که گروه های اسلامی در تونس و مصر قدرت را به دست گیرند و دیگر رژیم های عربی دومینیکن را سرنگون کنند، همانطور که در جغرافیای “امت متحد اسلامی” آمده است. “. ” » شکل عینی و عملی به خود بگیرد.
با این حال، در ایالات متحده، دولت اوباما قیام تونس و مصر علیه نظام های سیاسی بسته را مقدمه ای برای ظهور یک دولت باز و کثرت گرا می داند که منطقه را از بی ثباتی و تنش های دوره ای خلاص می کند و به آنها اجازه می دهد تا بیشتر کار کنند. از نزدیک با ایالات متحده برای ساختن شرق جدید فراهم می کند.
هنگامی که قیام قدرت انحصاری اخوان المسلمین را در کشور تضعیف کرد، آمریکایی ها متقاعد شدند که این داستان با منافع آنها سازگار نیست و بنابراین از ائتلاف سربازان رژیم سابق و بوروکرات ها و نیروهای سکولار و اقلیت های مذهبی اجتناب کردند. بنیادگرایان سلفی به رهبری عبدالفتاح السیسی مجبور بودند کار دولت اخوان را بازسازی کنند و ماه ها وضعیت را برگردانند.
جمهوری اسلامی زمانی که طوفان بهار عربی به سوریه رسید، آن را نه به عنوان یک قیام اصلی، بلکه به عنوان توطئه ای علیه متحدان نزدیک خود تعبیر کرد و برای حفظ بشار اسد در قدرت مداخله کرد.
در همین حال، کشورهای محافظهکار عربی که در بهار عربی به بخش ضد سوریه رأی دادند، با اشاره به حساسیت ایران نسبت به سوریه، از دولت اوباما خواستند تا برای سرنگونی بشار اسد مداخله کند. دولت آمریکا که به مخالفان سوری اعتماد ندارد، خواسته های اعراب محافظه کار را نادیده گرفت و در نهایت ایران علاوه بر حضور در عراق و لبنان، در سوریه نیز حضوری قوی و بی سابقه دارد.
کشورهای عربی که شاهد بوده اند دولت اوباما حسنی مبارک را مجبور به کناره گیری کرده است، عدم اقدام علیه رژیم اسد را نشانه ای از نادیده گرفتن نفوذ ایران و بی توجهی به سرنوشت آن و بدگمانی آمریکا به دولت اوباما تفسیر می کنند.
در همین حال، دونالد ترامپ با حضور شلوغ در کاخ سفید در تلاش است تا این معادله را به هم بزند.
او از یک سو با خروج از توافق برجام، ایران را برای تأمین بودجه مورد نیاز برای حمایت از گروه های متحد در منطقه در تنگنا قرار داد و از سوی دیگر، یک هیئت یهودی ارتدوکس را مأمور تهیه پیش نویس مرکزی کرد. طرح صلح شرق و عادی سازی روابط بین اسرائیل و دولت کرد.
این هیئت به رهبری داماد ترامپ، جرد کوشنر، به چهار عامل برای متقاعد کردن کشورهای عربی برای عادی سازی روابط با اسرائیل اشاره کرد: اول، حضور رو به رشد ایران در منطقه، به ویژه پس از شیوع بهار عربی در یمن و بحرین. دوم، ضعف کشورهای عربی در دفاع از خود و نیاز به حمایت آمریکا از آنها به ویژه در برابر جمهوری اسلامی. سوم اینکه این حمایت مشروط به عادی سازی روابط با اسرائیل باشد. چهارم، الحاق حدود 30 درصد از کرانه باختری به اسرائیل در صورت عادی نبودن روابط با کشورهای عربی.
بنابراین، چیزی که 10 سال پیش غیرممکن بود، به دلیل اتفاقات فوق ممکن شد.
این تازه شروع کار است. اسرائیل بدون اینکه نیازی به حل مسئله فلسطین یا حتی آغاز مذاکره با دولت محمود عباس ببیند، به دنبال عادی سازی روابط خود با کل جهان اسلام از کازابلانکا تا جاکارتا بود.
برای این منظور، او باید به بحران بر سر برنامه هسته ای ایران ادامه دهد. نفتالی بنت برای گفتگو در این مورد به ابوظبی سفر کرده است. متأسفانه در کشور ما نمی توان درباره چنین حال و هوای موضوع به وضوح اظهار نظر کرد!
در حالی که اسرائیل پیوسته برای عادی سازی روابط با کل جهان عرب و اسلام بدون دادن کوچکترین امتیازی به فلسطینی ها عجله کرده است، در کشور ما فقط می توان آزادانه از فروپاشی و فروپاشی صحبت کرد!
[ad_2]